آیا تا به حال احساس کرده اید که از احساسات دیگران – یا حتی احساسات خودتان – متحیر شده یا غافلگیر شده اید؟ آیا تا به حال آرزو کرده اید که ای کاش تعاملات اجتماعی کمی شهودی تر بود یا بهتر می توانستید احساسات دشوار را مدیریت کنید؟ همه اینها و بیشتر با مفهوم هوش هیجانی گره خورده است. در زیر، معنای هوش هیجانی و چند نکته را برای افزایش حس شما از آن بررسی خواهیم کرد.
هوش هیجانی چیست
مفهوم هوش هیجانی (EI) – که گاهی اوقات به عنوان ضریب عاطفی یا EQ شناخته می شود – بر اساس نظریه ای است که ابتدا توسط روانشناس مایکل بلداک در سال 1964 ایجاد شد و بعداً توسط دانیل گولمن رایج شد. در یک مقاله علمی هوش هیجانی به عنوان “توانایی، ظرفیت، مهارت یا توانایی درک خود برای شناسایی، ارزیابی و مدیریت احساسات خود، دیگران و گروه ها” تعریف شده است. EQ معیاری برای سنجش توانایی های شماست، مانند IQ. این دو به سادگی مجموعه های متفاوتی از توانایی ها را اندازه گیری می کنند: عاطفی/رابطه ای در مقابل ذهنی/عقلی.
راه های مختلفی برای تفکر در مورد عناصر هوش هیجانی وجود دارد. یکی مدل چهار شاخه ای است که توسط محققان در دهه 1990 توسعه یافت. این شاخه ها عبارتند از:
- درک احساسات. ادراک عاطفی با آگاهی عاطفی، هم در خود و هم در دیگران آغاز می شود. بدون توانایی تشخیص احساساتی که دارید یا دیگران ممکن است احساس کنند، مدیریت یا درک آنها می تواند بسیار دشوار باشد.
- درک عاطفی. شاخه بعدی به میزان توانایی شما در تفسیر احساسات و درک ماهیت آنها مربوط می شود. درک عاطفی شامل توانایی شما برای برچسب زدن به آنها، تشخیص اینکه چگونه احساسات مختلف ممکن است در هم تنیده شوند، و درک سطوح مناسب برای موقعیت ها است.
- استفاده از احساسات این شاخه به این موضوع اشاره دارد که چگونه احساسات مدیریت شده به خوبی می توانند بر توانایی شما برای انجام فرآیندهای شناختی مرتبط با عملکرد شخصی و بین فردی، مانند حل مسئله، تصمیم گیری، و پیگیری های خلاق تأثیر مثبت بگذارند.
- مدیریت احساسات. چهارمین و آخرین شاخه درباره این است که چگونه می توانید کنترل احساسات خود را حفظ کنید. کنترل عاطفی اغلب برای روابط بین فردی و همچنین برای شادی شخصی مهم است و تحقیقات نشان می دهد که ممکن است برای سلامت روان نیز مهم باشد.
راه اصلی دیگر برای مفهوم سازی هوش هیجانی از طریق مدل گلمن است که شامل پنج جزء است:
خودآگاهی. بر اساس این مدل، خودآگاهی هسته EQ است. خودآگاهی در این زمینه شامل مشاهده خود و احساساتتان، درک ارتباط آنها با افکارتان و ایجاد واژگانی برای بیان دقیق آنها است.
خود کنترلی. دو عنصر اصلی این مؤلفه عبارتند از خودکنترلی یا توانایی مدیریت هیجانات یا تکانه های عاطفی و انعطاف پذیری یا توانایی سازگاری و مدیریت تغییرات.
انگیزه. این مؤلفه در مورد چگونگی پیوند احساسات شما با انگیزه شما برای دستیابی به اهداف است. این شامل مولفه های فرعی انگیزه پیشرفت، تعهد، ابتکار و خوش بینی است.
یکدلی. مؤلفه همدلی به توانایی شما در آگاهی و پاسخ مناسب به احساسات دیگران مربوط می شود. عناصر کلیدی همدلی شامل شمول و ارتباط است.
مهارتهای اجتماعی. ممکن است این مؤلفه را به عنوان جلوه ای از همدلی در نظر بگیرید. این در مورد استفاده از مهارت های EQ در تعامل با دیگران در موقعیت های اجتماعی است، چه در دفتر، با دوستان یا با یک شریک زندگی.
هر دو مدل دقیق هستند. آنها فقط دو روش متفاوت برای نگاه کردن به یک مفهوم ارائه می دهند.
مزایای بالقوه هوش هیجانی بالا
بر اساس تحقیقات، مزایای بالقوه بسیاری از هوش هیجانی بالا وجود دارد. به عنوان مثال، یک مطالعه نشان می دهد که افراد با هوش هیجانی ممکن است بیشتر این موارد را تجربه کنند:
- افزایش رفاه روانی
- دستیابی به تحصیلات عالی
- افزایش عملکرد شغلی
- بهبود کیفیت روابط
- بهبودی سریعتر از استرس حاد
به عبارت دیگر، هوش هیجانی می تواند به ما کمک کند تا احساس خود و نحوه ارتباط خود را با اطرافیانمان بهبود بخشیم. روابط معمولا بخش مهمی از زندگی یک فرد است، مطالعات نشان می دهد که حمایت اجتماعی ممکن است با سلامت و رفاه بهتر در کل ارتباط داشته باشد. بنابراین نتیجه این است که وقتی روابط اجتماعی یک فرد قوی باشد، ممکن است از مزایای زیادی برخوردار شود.
آیا هوش هیجانی قابل افزایش است؟
درست مانند IQ، برخی از تست های توانایی عاطفی وجود دارد که می توانید برای اندازه گیری EQ خود انجام دهید. تست های خودگزارشی از شما می خواهند که توانایی های درک شده خود را در زمینه های مختلف هوش هیجانی رتبه بندی کنید. علاوه بر این، یک متخصص سلامت روان می تواند یک تست هوش هیجانی برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سطح EQ شما انجام دهد. دانستن خط پایه شما می تواند مفید باشد – اما اگر احساس می کنید که این معیار پایین است، می توانید این معیار را بهبود ببخشید؟
این سوال که آیا EQ قابل تغییر است بستگی به این دارد که آیا یک ویژگی ذاتی یا قابل یادگیری است. در طول سالها، دانشمندان هر دو طرف این بحث را مطرح کردهاند. با این حال، امروزه اکثراً توافق کردهاند که هوش هیجانی چیزی است که میتوانید آن را یاد بگیرید، توسعه دهید و تقویت کنید، که به نظر میرسد این تحقیق نیز نشان میدهد. به عنوان مثال، یک مطالعه نشان میدهد که در حالی که EQ با افزایش سن کمی افزایش مییابد، میتوان آن را به طور معناداری از طریق آموزش هوش هیجانی خاص بهبود بخشید.
نکاتی برای افزایش هوش هیجانی
بیشتر مردم می توانند از اقداماتی برای افزایش هوش هیجانی خود بهره مند شوند، زیرا این پتانسیل می تواند تأثیر مثبتی بر برخی از حوزه های کلیدی زندگی داشته باشد. اگر به دنبال بهبود هوش هیجانی خود هستید، می توانید چند استراتژی را امتحان کنید.
- از طریق بازتاب با احساسات خود در تماس باشید
این معمولا اولین گام مهم در سفر یادگیری عاطفی و بهبود EQ شما است. روشهای مختلفی برای ایجاد عادت به بازتاب احساسات وجود دارد تا بتوانید زمان وقوع آنها در خود یا دیگران را بهتر درک کنید. در ابتدا، ممکن است یادداشت برداری را امتحان کنید. وقت گذاشتن برای کاهش سرعت و تمرکز بر روی آنچه که احساس میکنید – بهویژه زمانی که احساسات شدیدی را تجربه میکنید – از طریق عمل نوشتن میتواند به شما کمک کند تا با چشمانداز عاطفی خود، آنچه باعث ایجاد احساسات خاص میشود و چگونه میتوانید در تماس باشید. آنها را مدیریت کند.
راه دیگری برای پرورش آگاهی از احساسات و به طور بالقوه بهبود تواناییهای عاطفی، از طریق ذهن آگاهی – یا آگاهی بدون قضاوت از لحظه حال است که معمولاً از طریق مدیتیشن انجام میشود. به عنوان مثال، در یک مطالعه، افراد درگیر چیزی بودند که محققان از آن به عنوان “مراقبه های مختصر ذهن آگاهی” یاد کردند. یافته ها نشان می دهد که این عمل ممکن است به تعدیل واکنش های عاطفی به محرک های منفی، کاهش شدت واکنش و افزایش انعطاف پذیری شناختی کمک کند. به عبارت دیگر، ممکن است به شما کمک کند از طریق افزایش آگاهی، که اغلب برای اعمال سایر عناصر هوش هیجانی در زندگی شما کلیدی است، با آرامش بیشتری احساسات خود را ارزیابی کنید.
- از طریق گوش دادن فعال با احساسات دیگران در تماس باشید
افزایش هوش هیجانی عموماً بر شناسایی، تفسیر و پاسخگویی بهتر به احساسات – هم احساسات خود و هم احساسات دیگران – متمرکز است. تمرین گوش دادن فعال یکی از راههای درک عمیقتر احساس دیگران است. این شامل این است که تمام توجه خود را بر آنچه که یک شخص به شما می گوید متمرکز کنید تا پیام کامل او را درک کنید به جای اینکه فقط به قصد پاسخگویی گوش دهید. ممکن است به زبان بدن آنها توجه کنید، در صورت لزوم سؤالات شفاف بپرسید، احساسات آنها را تأیید کنید و سعی کنید خود را به جای آنها قرار دهید، همانطور که در تعریف همدلی در روانشناسی پیشنهاد میشود.
- ایجاد هوش هیجانی و مهارت های مرتبط با راهنمایی حرفه ای
تحقیقات نشان می دهد که کار با یک درمانگر ممکن است به فرد کمک کند تا توانایی های عاطفی و هوش خود را بهبود بخشد. یک متخصص بهداشت روان آموزش دیده می تواند به عنوان یک تابلوی صدا برای شما عمل کند تا در مورد آنچه احساس می کنید صحبت کنید و سپس به شما کمک کند تا مهارت ها و آگاهی را برای شناسایی، تفسیر و عمل مناسب بر روی آن احساسات توسعه دهید. آنها همچنین می توانند برای ایجاد مهارت های قوی تر برای ارتباط مستقیم، گوش دادن فعال، حل تعارض و سایر زمینه هایی که ممکن است بخواهید بهبود دهید، با شما همکاری کنند.