آیا در مورد “ذهنیت اوباش” شنیده اید؟ بیشتر مردم ممکن است این عبارت را بدانند، اما نمی دانند که یک اصطلاح روانشناختی عمومی برای آن وجود دارد: فردیت زدایی. این اصطلاح توسط بسیاری برای اشاره به این که چگونه افراد در یک گروه میتوانند حس هویت خود را از دست بدهند، استفاده میشود و احتمالاً باعث میشود آنها به گونهای رفتار کنند که در نتیجه معمولاً چنین رفتاری ندارند.
اغلب، می تواند منجر به رفتار “بی گناه” جمعیت محور شود – اما نه همیشه. نتایج جدیتر جداسازی میتواند شامل ایجاد اختلال اضطرابی و هموابستگی باشد.
فردیت زدایی می تواند برای برخی یک مسئله جدی و خطرناک باشد، مگر اینکه بدانید برای چه چیزی باید مراقب باشید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این بیماری و راهبردهای حمایتی احتمالی که می تواند کمک کند، ادامه مطلب را بخوانید.
فردیت زدایی چیست؟
هویت شما به طور کلی بخش اصلی شخصیت شماست. این می تواند شامل خودآگاهی، افکار، باورها و رفتارهای شما باشد. در این زمینه، خودآگاهی به عنوان آگاهی از خود در رابطه با استانداردهای خود تعریف می شود. دانستن شخصیت، اخلاق و خواستههایتان است – همه اینها میتوانند فاکتورهای مهمی برای تعیین شخصیت خود در نظر بگیرید.
با در نظر گرفتن این موضوع، تفکیک زدایی عموماً به اتفاقی اشاره دارد که در آن فرد بخشی از یک جمعیت یا گروه می شود و در نتیجه هویت فردی خود را از دست می دهد. به عنوان مثال: آنها ممکن است کمتر از خود و اینکه چه کسی هستند آگاه شوند.
هر چه فرد بیشتر در گروه درگیر شود، ممکن است خودآگاهی کمتری داشته باشد، که شامل از دست دادن احتمالی مالکیت و آگاهی از اخلاق، منش و اعتقادات خود می شود. بنابراین، این ویژگی ها ممکن است با هویت گروه جایگزین شوند. سپس ممکن است فرد شروع به گرفتن اخلاق و شخصیتی کند که در کل گروه وجود دارد، چه خوب و چه بد.
به عنوان مثال: به این فکر کنید که در بازی خانگی تیم مورد علاقه خود توسط هواداران احاطه شده باشید. به احتمال زیاد همه فریاد می زنند، برخی افراد ممکن است به سینه خود ضربه بزنند، و شما ممکن است متوجه شوید که بالا و پایین می پرید. اگر به تنهایی در آنجا ایستاده بودید، ممکن است این رفتارها را از خود نشان ندهید. با این حال، حضور در جمع ممکن است شما را از هویت شخصی خود دور کند، و احتمالاً شما را در انجام کارهایی که معمولاً انجام نمیدهید، رها کند.
در برخی موارد – مانند سناریوی بازی بالا – رفتار متفاوت در یک گروه لزوماً چیز «بدی» نیست، تا زمانی که بتوانید از ارزشها و باورهای اصلی خود آگاه باشید.
نمونه هایی از فردیت زدایی
نمونههای کلاسیک از فردیتزدایی میتواند شامل تشکیل و فعالیت باندها، فرقهها و گروههای بزرگ مردمی باشد که توسط مجموعهای از باورهای حاکم یا منشور رفتار متحد شدهاند. همچنین عموماً تصور میشود که ارتش از عناصر فردیت زدایی به عنوان بخشی از رژیم آموزشی خود استفاده میکند و حرکت و تفکر یکپارچه را تشویق میکند.
چندین نمونه از تحقیقاتی وجود دارد که در مورد فردیت زدایی و پویایی گروه انجام شده است. به عنوان مثال: یک روانشناس به نام فیلیپ زیمباردو در حال انجام آزمایشی برای آزمایش تأثیر فردیت زدایی مستند شده بود.
او در یکی از آزمایشات خود، گروهی از دانشجویان پسر دانشگاه را از هم جدا کرد. نیمی از آنها قرار بود به عنوان زندانی و نیمی دیگر به عنوان نگهبان رفتار کنند. این آزمایش قرار بود دو هفته طول بکشد و به همه گفته شد که در گروه تعیینشده خود این نقش را بازی کنند.
با این حال، چارچوب زمانی باید کوتاه می شد و آزمایش تنها پس از شش روز متوقف شد. بسیاری دریافتهاند که این به این دلیل بود که نگهبانها در نهایت گروهبندی شده بودند – که منجر به رفتار بد بسیاری با زندانیان شد که نتوانستند به فعالیتهای خود ادامه دهند.
این مطالعه در مورد پویایی گروه برای بسیاری به عنوان آزمایش زندان استانفورد شناخته شد.
ما همچنین میتوانیم تغییر پویایی گروه را در بسیاری از نمونههای تاریخی غارتهای دسته جمعی پس از رویدادهای آب و هوایی آسیبزا ببینیم. به عنوان مثال، دوره زمانی را در نظر بگیرید که هنگام برخورد طوفان کاترینا به لوئیزیانا رخ داد. بسیاری تصور میکردند که ویرانی شهر را «تعطیل» میکند و غارتهای دستهجمعی به دنبال داشت.
مردم فقط لوازم ضروری را غارت نمی کردند. بسیاری از ویدئوها از هلیکوپترها میتوانستند تصاویری از افرادی که از فروشگاهها بیرون میرفتند و تلویزیون، فناوری و تقریباً هر چیز دیگری که فکرش را میکنید با خود حمل میکردند.
بسیاری ممکن است موافق باشند که اکثر مردم به طور معمول در حوزه وجودی شخصی خود درگیر چنین فعالیتی نیستند، اما در طول این بحران، این رویداد در بسیاری از مناطق به یک رویداد رایج تبدیل شد. بسیاری بر این باورند که این ممکن است به این دلیل باشد که مردم احساس نمیکنند مسئول اعمالشان خواهند بود، بنابراین برای ارضای انگیزهها یا نیازهای خود از مرزی عبور کردند که در غیر این صورت ممکن بود نداشته باشند.
خطرات فردیت زدایی
در حالی که موقعیتهای مثبتی وجود دارد که میتواند در نتیجه فردیت زدایی به وجود بیاید، اغلب میتواند برای کسانی که تحت تأثیر قرار میگیرند خطرناک باشد. این باعث می شود که بسیاری این سوال را بپرسند: چرا مردم رفتاری را انجام می دهند که ممکن است بدانند اشتباه است؟
دلایل متعددی وجود دارد که چرا ممکن است این اتفاق بیفتد. ما آنها را در زیر خلاصه کرده ایم:
افراد ممکن است در یک محیط گروهی خویشتنداری خود را کاهش دهند. آنها ممکن است برای جستجو و پیوستن به یک ذهنیت جمعیت احساس قدرت کنند، که می تواند بسیاری را وادار کند تا به روشی که جمعیت عمل می کنند شروع کنند. در این زمینه، افراد ممکن است انتخاب نکنند که بر اخلاقیات یک موقعیت معین تمرکز کنند. در عوض، آنها ممکن است شروع به اتخاذ رفتارها و نگرش های گروه هایی کنند که با آنها هستند، صرف نظر از اینکه چنین چیزهایی با اخلاق شخصی فرد همسو باشد.
ممکن است در یک گروه احساس ناشناس بودن وجود داشته باشد. وقتی مردم به عنوان یک جمعیت عمل می کنند، ممکن است احساس کنند که آنها را پیدا نمی کنند. این احساس میتواند به آنها احساس آزادی بدهد تا به شیوههایی عمل کنند که معمولاً ممکن است رفتار نکنند.
ممکن است نگرش مسئولیت پراکنده در یک محیط گروهی وجود داشته باشد. هنگامی که به عنوان یک گروه عمل می کنند، افراد ممکن است این احساس را داشته باشند که مسئولیت بین دیگران پراکنده شده است، و احتمالاً آنها را قادر می سازد تا در صورت عدم اعتقاد به اینکه شخصاً مقصر هستند، ریسک های رفتاری را انجام دهند. این همچنین می تواند آنها را تشویق کند که احتمالاً مسئولیت کمتری در قبال اعمال خود بپذیرند، به خصوص اگر باور نداشته باشند که عواقب آن به این شدت خواهد بود.
چگونه اثرات فردیت زدایی را کاهش دهیم
بدانید چه کسی هستید
اولین قدم برای بسیاری در مورد کاهش فردیت زدایی این است که به افراد کمک کنند تا خودآگاه باشند (و بمانند). برای مثال، اگر با گروه زیادی از مردم به جایی می روید، ممکن است لحظه ای وقت بگذارید و به اخلاق و ارزش های خود فکر کنید. این می تواند مفید باشد که بدانید برای چه چیزی ایستاده اید و از کجای خطی که ممکن است مایل به عبور از آن نباشید هستید.
اگر در موقعیتی هستید و احساس میکنید که در حال گرفتار شدن در انرژی جمعیت هستید، ممکن است قبل از اینکه تغییری در رفتارتان تجربه کنید، خود را از موقعیت دور کنید. شما همچنین می توانید به خود یادآوری کنید که می توانید مسئولیت رفتار خود را بر عهده بگیرید، صرف نظر از اینکه چند نفر دیگر همین کار را انجام می دهند.
روی فرد تمرکز کنید (خواه شما یا شخص دیگری)
اگر میخواهید به کاهش اثرات فردیت زدایی در زندگی خود (یا شخص دیگری) کمک کنید، اولین قدم مفید میتواند تشویق آنها به تمرکز بر هویت فردی خود باشد.
برای شروع، ممکن است مستقیماً با آنها صحبت کنید و آنها را با نام خطاب کنید. سپس میتوانید به دنبال استراتژیهای مفیدی باشید که آنها (یا خودتان) را بیشتر از خود آگاه کند. سپس میتوانید در مورد فعالیتهای خاص و کاری که انجام میدهند با آنها صحبت کنید، احتمالاً بر تأثیر اعمال بر افراد دیگر تمرکز کنید.
از طریق درمان به دنبال حمایت باشید
اگر فکر می کنید که اثرات فردیت زدایی را تجربه می کنید، کار انفرادی با یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا به جایی برسید که در آن خودآگاهی بیشتری دارید – احتمالاً به شما کمک می کند تا بفهمید که هستید. یک درمانگر همچنین میتواند به شما کمک کند تا خود را ببخشید و گامهای صحیحی برای پیشبرد رفتارهای گذشته بردارید که ممکن است در نتیجه فردیت زدایی انجام شده باشد.
چگونه درمان آنلاین می تواند از کسانی که فردیت زدایی را تجربه می کنند حمایت کند؟
اگر شما یا شخصی که می شناسید این مشکل را تجربه می کنید، کمک گرفتن از یک متخصص قابل اعتماد می تواند مهم باشد. با این حال، ممکن است گفتن این کار برای بسیاری آسانتر از انجام آن باشد، زیرا چشمانداز حمایت از بیرون ممکن است گاهی اوقات طاقتفرسا به نظر برسد. این سهولت دسترسی می تواند به ویژه برای کسانی که در حال حاضر فردیت زدایی را تجربه می کنند مفید باشد، زیرا جدا شدن از جمعیت و دنبال کردن مسیر خود می تواند بسیار سخت باشد. با راههای دسترسی ساده موجود، این نوع درمان میتواند موانعی را برای درمان که بسیاری با آن مواجه هستند، بشکند.
آیا درمان آنلاین موثر است؟
درمان آنلاین طی چند سال گذشته به طور فزاینده ای در میان بسیاری از گروه های اجتماعی محبوب شده است، اما محققان مدتی است که کارآیی آن را ارزیابی کرده اند. کهنه سربازان در واقع یکی از رایج ترین جمعیت هایی هستند که مورد مطالعه قرار گرفته اند، که بسیاری از آنها ممکن است به طور خاص به دنبال حمایت برای فردیت زدایی و اثرات آن بوده باشند.